خط سیاسی “انقلاب دمکراتیک و یا انقلاب دمکراتیک نوین“ در ایران، تسلیم پرولتاریا در مقابل بورژوازی لیبرال است. 
ایران یک کشور سرمایه‌داری است. نظام آن بر مبنای تولید صنعتی بنا گردیده و ثروت
در سایت حزب کمونیست ایران به تاریخ ۱۷ تیر ۱۳۹۹نوشته‌یی از عباس منصوران با عنوان "ب‍رگی از تاریخ حزب کمونیست روسیه" درج گردیده است. به علت تحریفات تروتسکیستی رویدادهای تاریخی اتحاد شوروی در این مقاله، لازم می‌آید تا واقعیت رویدادهای اتحاد شوروی آشکار بیان گردد. نوشته زیر

با مشاهدۀ وضعیت فعلی اوکراین، به وضوح می‌‌بینیم که آمریکا آغازگر بحران است. اما در عین حال، خود را یک «قدیس» و مدافع اخلاق وانمود می‌کند.

در چند روز اخیر، ایالات متحدۀ آمریکا با صدای بلند اعلام کرد، که «آزادی همیشه بر استبداد پیروز خواهد ‌شد» و از همۀ جهان خواست تا برای حمایت از اوکراین، روسیه را محکوم کنند. آمریکا همچنین به دروغ، چین را به این متهم کرد، که «همدست» روسیه است و از آن خواست تا در سمت درست تاریخ قرار بگیرد.

واقعیت‌ها را نباید تحریف کرد؛ نباید جای سیاه و سفید را عوض کرد؛ آمریکا اما، خودسرانه روایت عینی و حافظۀ جمعی را در بارۀ مسئله اوکراین تحریف می‌کند! امروز ما «هفت گناه مرگبار» ایالات متحده را در طول بحران اوکراین مشاهده می‌کنیم و در ادامه نشان ‌خواهیم داد که واقعاً چه چیزی در پشت این شبه‌تقدس پنهان است.

پایان جنگ سرد، «برهۀ تک قطبی» پیروزی آمریکا بود که پایه‌های استکبار و تعصب آمریکایی‌ها یا همان فرضیۀ دو بنیانی «دموکراسی در مقابل استبداد» را گذاشت.

در طول دهه‌ها، ایالات متحدۀ آمریکا تمامی شرایط لازم را برای ایجاد تفرقه و رویارویی در همه جا فراهم آورد که با فاجعۀ انسانی یکی پس از دیگری همراه شد. به‌عنوان مثال، در دورۀ جنگ سرد آمریکا با پیروی از مک کارتیسم ضد شوروی و ضد کمونیستی به زور دنیا را به دو قسمت تقسیم کرد. دولت بوش با اعلام اینکه یا با ایالات متحده یا با «تروریسم»، جهان را مجبور به انتخاب کرد. دولت ترامپ در بازی با قدرت بزرگ، «دنیای آزاد» را تحریک کرد تا با به راه‌ انداختن جنگ صلیبی جدید علیه «دولت‌های سرکش»، جهان را بیشتر از هم بپاشد.

در رابطه با مسئلۀ اوکراین، ایالات متحده پنج دورۀ متوالی ناتو را به سمت شرق گسترش داد و فضای امنیتی روسیه را تا حداکثر کاهش داد. هدف نهایی آن، تضعیف و درهم شکستن روسیه از طریق درگیر کردن در باتلاق‌ جنگ‌ها و تحریم‌هاست. وضعیت کنونی اوکراین بازتابی از ذهنیت جنگ سرد در نقشۀ جغرافیایی اروپاست. آمریکا به ایجاد «توازن برون‌مرزی» خوب وارد است. سال گذشته، اتحادیۀ اروپا و آمریکا هنوز از اختلافات دوران ترامپ خارج نشده بودند که با رسوایی پیاپی مانند استفاده از اطلاعات دانمارک توسط آمریکا برای جاسوسی از سیاستمداران اروپایی، عقب‌نشینی عجولانه نظامیان آمریکایی از افغانستان و دستور ایالات متحده به زیردریایی‌های هسته‌ای فرانسه مواجه شد.

ایالات متحدۀ آمریکا به منظور مقید کردن هرچه سریعتر اروپا از نظر امنیتی و راهبردی، درگیری‌ها را به‌قیمت منافع اوکراین و اروپا تحریک می‌کند، به آتش اوکراین نفت می‌پاشد و بدین ترتیب، تلاش می‌کند با تحکیم پیوند متحدان اروپایی با خود، روابط بین اروپا و روسیه را قطع کند.

بنابراین، اروپا نورد استریم-٢ و سایر پروژه‌های مربوط به همکاری‌های کلیدی با روسیه را از دست داد و با پیروی از تحریم‌های گستردۀ آمریکا علیه روسیه، از استقلال راهبردی خود دست برداشت و به طور فزاینده‌ای با بحران در حوزه‌های مختلف اقتصادی، انرژی، مشکل پناهندگان و امنیت درگیر ‌شد.

جوزپ بورل، نمایندۀ عالی سیاست خارجی و امنیت اتحادیۀ اروپا در مصاحبۀ خود اذعان کرد که اتحادیۀ اروپا در توسعۀ روابط با روسیه مرتکب اشتباهاتی شد و فرصت بهبودی روابط با روسیه را از دست داد.

مسدود کردن اطلاعات، جایگزینی مفاهیم و تحریف واقعیت‌ها، تاکتیک رایج جنگ رسانه‌ای ایالات متحده است. تحریف حوادث اوکراین نخستین جنگ اطلاعاتی گسترده در عصر شبکه‌های اجتماعی بود. غرب در حال تشدید هجوم اطلاعاتی تا حداکثر شدت است و با جعل نامحدود خبرهای ساختگی، حمله به وب سایت‌های دولت روسیه را ادامه می‌دهد. هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه سابق آمریکا، آشکارا از هکرها خواست تا جنگ اطلاعاتی علیه روسیه را درست مانند دورۀ «بهار عربی» آغاز کنند.

فیس‌بوک*، تویتر، یوتیوب و دیگر بسترهای اجتماعی غربی بار دیگر پردۀ «آزادی بیان» را دریدند؛ رسانه‌های رسمی روسیه را از انتشار اطلاعات منع کردند؛ حساب‌های طرفدار روسیه را مسدود نمودند و داوطلبانه به «کانون احساسات ضدروسی» تبدیل شدند.

چندش‌آورتر از آن این است، که برخی از سیاستمداران، اندیشکده‌ها و رسانه‌های ایالات متحده نیز با استفاده هیاهوها، به تئوری‌ توطئه در رابطه با چین، مثلاً، «چین قبل از اینکه روسیه عملیات ویژه‌ را آغاز کند، همه چیز را می‌دانست»، «چین برای ارائه کمک نظامی و اقتصادی به روسیه آماده است»، دست زده‌اند، که همۀ این‌ها تلاش‌هایی هستند برای تهمت زدن به چین و شریک جرم دانستن آن.

با تشدید اوضاع در اوکراین، بازار سهام جهانی آشفتگی بزرگی را تجربه کرد، قیمت حامل‌های انرژی به شدت افزایش یافت، قیمت‌های جهانی مواد غذایی به بالاترین حد خود در ١١ سال گذشته رسید و آشفتگی در زنجیره‌های تولید و عرضه تشدید گردید.

در گزارشی که اخیراً توسط کنفرانس تجارت و توسعۀ سازمان ملل منتشر شد، گفته می‌شود که وضعیت فعلی منجر به افزایش قیمت مواد غذایی، سوخت و کودهای شیمیایی گردیده و چشم‌انداز اقتصادی جهانی به سرعت در حال وخیم شدن است. وضعیت آفریقا و کشورهای کمتر توسعه‌یافته نیز نگران‌کننده است. تشدید بی‌ثباتی مالی و افزایش قیمت‌های تجارت جهانی، بر اقتصاد جهان تأثیر می‌گذارد. داده‌های مؤسسۀ سیاست اقتصادی آکسفورد نشان می‌دهد که اگر وضعیت اوکراین برای مدت طولانی ادامه یابد، نرخ تورم در منطقۀ یورو می‌تواند از ٧٪ و در انگلستان  از ١٠٪ تجاوز کند.

ادامۀ این وضعیت به سود آمریکاست. پس از شروع درگیری، سهام آمریکا به شدت افزایش یافت. صنایع نظامی و صادرات حامل‌های انرژی گسترش یافتند. بنابراین، می‌توان گفت که آمریکا از مشکلات اتحادیۀ اروپا سود می‌برد. فدرال رزرو آمریکا با اعلام افزایش نرخ بهرۀ پایه، خطر بروز بحران مالی را افزایش می‌دهد.

ایالات متحدۀ آمریکا در حالی که همواره دست‌اندرکار درگیری‌ها و شروع ناآرامی‌هاست، خود را «مدافع حقوق بشر» قلمداد می‌‌کند. به هر طرف که بنگریم- افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و سایر کشورهایی که آمریکا وارد آن‌ها شده است، بر اساس اصل رعایت ارزش‌های به اصطلاح جهانی- تشنجات اجتماعی بردوام است. تاوان این هرج و مرج را منطقه و حتی کل جهان می‌پردازد.

از ابتدای بحران اوکراین، ایالات متحده فشار می‌آورد و نفت بر آتش می‌پاشد. تا زمان تشدید اوضاع، آمریکایی‌ها از مقامات اوکراینی برای «حمله رعدآسا» علیه دونباس حمایت می‌کردند، مقادیر زیادی سلاح به اوکراین فروختند و سربازان آن را آموزش دادند. آمریکا در ادامۀ این‌ها لهستان، آلمان و سایر کشورها را برای کمک نظامی به اوکراین تشویق کرد، تحریم‌ها علیه روسیه را افزایش داد و ارسال تسلیحات به اوکراین را افزایش داد و همچنین، در اعمال فشار «خفه‌‌کننده» علیه روسیه، نقش رهبری را بر عهده گرفت.

در گرماگرم تشدید اوضاع در اوکراین، ایالات متحده ناو موشکی «رالف جانسون» را از تنگه تایوان عبور داد و ترتیبی اتخاذ کرد که یک هیأت بین‌حزبی از تایوان بازدید کند. به این ترتیب، تلاش کرد آب تنگه تایوان را «گل‌آلود» کند.

تسلیحات بیولوژیک به دلیل غیرقابل کنترل و خطرناک بودن، مدت‌هاست که توسط جامعۀ جهانی ممنوع شده است. بر اساس اطلاعات افشاءشده توسط روسیه، ایالات متحدۀ آمریکا صدها آزمایشگاه بیولوژیکی نظامی در سراسر جهان دارد که بسیاری از آن‌ها در جمهوری‌های اتحاد جماهیر شوروی سابق واقع هستند و از میان آن‌ها ٣٠ آزمایشگاه فقط در اوکراین فعالیت می‌کند. ولادیمیر پوتین در سخنرانی تلویزیونی خود به صراحت اعلام کرد که با حمایت ایالات متحدۀ آمریکا، اجزاء سلاح‌های بیولوژیکی در خاک اوکراین تولید شده است.

آمریکا در مواجهه با اتهامات، ابتدا دربارۀ «اطلاعات نادرست» به ابهام‌گویی پرداخت و سپس با این جمله فیصله داد: «ما توافق‌نامه را اجرا کردیم». لازم به یادآوری است که ایالات متحده پس از جنگ جهانی دوم، بمنظور ساخت تسلیحات بیولوژیکی، به جنایتکاران جنگی ژاپن پناه داد، که سپهبد شیرو ایشی، فرمانده واحد ٧٣١ ارتش ژاپن، در میان آن‌ها بود. در طول جنگ کره، آمریکا موش‌ها، کک‌ها، پشه‌ها و سوسک‌های آلوده به باکتری‌های بیماری‌زا را پخش کرد. علاوه بر این، ایالات متحده در طول ٢٠ سال گذشته، مخصوصاً با ایجاد سازوکار راستی‌آزمایی چندجانبه برای «کنوانسیون سلاح‌های بیولوژیکی» مخالفت کرده است. با توجه به این جنایات گذشته، این سؤال پیش می‌آید که آیا واقعاً آمریکا در حال مطالعه و در اختیار داشتن سلاح‌های بیولوژیک نیست؟ آمریکا باید توضیحات روشنی به دنیا بدهد.

برافروختن آتش جنگ‌های خارجی و منحرف کردن اذهان از تضادهای داخلی، روش قدیمی رهایی از مشکلات در آمریکاست. همانطور که ولادیمیر ایلیچ لنین گفت، امپریالیسم یعنی جنگ! هر گاه که امپریالیسم دچار بحران سیاسی یا اقتصادی می‌شود، برای منحرف کردن اذهان و خروج از بحران، جنگی به راه می‌اندازد. 

اکنون ایالات متحده در اثر قطبی شدن سیاسی، نابرابری‌ها، درگیری‌های قومی، ناآرامی‌های اجتماعی و بی‌ثباتی اپیدمیولوژیک در اعماق یک باتلاق ساختاری غوطه می‌خورد. در مواجهه با از دست دادن سلطۀ خود، تنها راه نجاتی که می‌تواند به طولانی شدن عمر آن کمک کند، برانگیختن درگیری‌های خارجی است.

بهای جنگ- آتش جنگ، تلفات غیرنظامی، از هم‌پاشیدن خانواده و تکه-تکه شدن کشورها- سنگین است و بی‌رحمانه. توأم با وخامت اوضاع در اوکراین، تحریم‌های اعمال شده از سوی آمریکا علیه روسیه بر زنجیرۀ تولید و عرضۀ جهانی که پیش از این نیز تحت تأثیر همه‌گیری [کرونا] قرار گرفته بود، تأثیر منفی گذاشته است. در همین رابطه، رئیس جمهور چین در گفتگو با رئیس جمهور آمریکا خاطرنشان کرد که از اعمال تحریم‌های همه‌جانبه و بی‌بند و بار، مردم عادی رنج می‌برند.

«آمریکا بیمار است و تمام دنیا دارو می‌خورد»- این وضعیت به زودی به پایان می‌رسد. زمانی که سر و صدا قطع شود، جهان واقعیت خودخواهی و ریاکاری ایالات متحده را خواهد دید.

با نگاهی به گذشته، از جنگ در خاورمیانه تا بهار عربی، از «انقلاب‌های رنگی» در آوراسیا تا دکترین جدید مونرو در آمریکای لاتین، جای هیچ شکی باقی نمی‌ماند، که ایالات متحده دائماً نظم منطقه‌ای و جهانی را بر هم می‌زند.

ایالات متحده برای اعمال هژمونی جهانی به شدت تلاش می‌کند. در جهت اقیانوس اطلس، نفت بر آتش می‌پاشد؛ «کشورهای اروپایی را به ارابه جنگی می‌بندند» و معضلات امنیتی ایجاد می‌کند. در حوزۀ اقیانوس آرام، همراه با ژاپن، استرالیا و سایر متحدان، به تلاش‌های دامنه‌داری دست می‌زند تا امنیت منطقۀ آسیا و اقیانوسیه را تضعیف کند و چین را منکوب نماید. هفت گناه مرگبار فوق‌الذکر در بحران اوکراین، فقط یک قسمت از مجموعۀ «تلاش‌های ایالات متحدۀ آمریکا برای اعمال سلطه» می‌باشد.

فراموش نباید کرد، که هر جا ستم هست، مقاومت نیز هست. جهان وارد «دوران بیداری» جدیدی شده، که طی آن از نظر تاریخی لازم است بر نقاط قوت‌و توانایی‌ خود تکیه کرد و در جهت احترام متقابل و توسعۀ مشترک تلاش کرد. اگر ایالات متحدۀ آمریکا به رویاهای سلطه‌جویانۀ گذشتۀ خود و رویارویی بین اردوگاه‌ها ادامه دهد، این امر در نهایت به مناقشات و فجایع جدید جهانی منجر خواهد گشت.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

*– فعالیت این شبکه در روسیه بعنوان یک افراطی ممنوع است

هوانگیوشیبائو (HUANQIU SHIBAO)- چین

ا. م. شیری

١١ روردین- حمل ١۴٠١

منبع:

https://www.sovross.ru/articles/2247/56459

مصاحبه در مورد عرفان مولوی

مصاحبه در مورد محیط زیست

مصاحبه در مورد فاشیسم