کارل هاینریش مارکس (تولد ۵ مه ۱۸۱۸ درگذشتهٔ ۱۴ مارس ۱۸۸۳) فیلسوف، جامعه شناس، انقلابی پرولتری، مورخ و اقتصاددان آلمانی دارای سیستم فلسفهایست به نام مارکسیسم. این فلسفه اساساً در تمام زمینهها مرز قاطعی با ایدهآلیسم دارد و برعکس ایدهآلیسم، هدفش تغییر جهان است، بغییر به سوی کمونیسم. او فرزند سوم خانواده یهودی مذهب هاینریش مارکس است. پدر او به خاطر مسائل شغلی به دین مسیحیت و مذهب پروتستان گرائید و همراه او خانواده نیز مسیحی شد. مارکس دبیرستان را در محل تولدش «تریر» به پایان رساند و پس اقامت یک ساله برای تحصیلات دانشگاهی در بن، به برلن عزیمت کرد. او در این دانشگاه، در رشته فلسفه و تاریخ، با ارائهء تز «اختلاف فلسفه طبیعت دموکریتوس و اپیکور» در سال ۱۸۴۱ به اخذ درجه دکترا نائل آمد. دکتر کارل مارکس در شهر برلین به هگلیهای جوان گرائید در عین حال به مطالعهای عمیق در فلسفه فویرباخ پرداخت. بیگانگی مذهبی و جوهر مسیحیت که شاهکار فویر باخ است، ماتریالیسم متافیزیکی او را به وضوح مینمایاند، همان طور که فلسفه ایدهآلیستی هگل، دیالکتیک ایدهآلیستی او را نشان میدهد. مارکس و انگلس به یاری هم، دیالکتیک وارونه هگل و ماترییالیسم خام و وارونه فویرباخ را بر روی پا استوار کردند و ماتریالیسم دیالکتیک یا دیالکتیک ماتریالیستی را که در برگیرنده قانونمندهای عام طبیعت و جامعه است، بنیان نهادند. پروسه تکامل این فلسفه و منطق را ما در گروندریسه و اوج آن را در کاپیتال مییابیم. مارکس پس از آشنائی با انگلس در روند یک دوستی بی نظیر تاریخی و هماهنگی کامل فکری از هگلیهای جوان گسست و به جنبش عملی و فکری کارگری رو آورد. اندکی پیش از انقلاب ۱۸۴۸ آنها به درخواست اتحادیه کمونیستها، مانیفست حزب کمونیست را به رشته تحریر در آوردند که بر پیشانی آن جمله تاریخی «تاریخ همهٔ جوامع تا کنون، تاریخ مبارزهٔ طبقاتی بوده است»، میدرخشد. مارکس از این تاریخ به بعد مجبور به زندگی در تبعید در کشورهای مختلف گردید که پس از سالهای طولانی زندگی بسیار فقیرانه در لندن و فعالیت تا پای جان در جنبش بینالمللی کارگری در همان شهر درگذشت.
طبق نظرخواهی شعبهای از بی بی سی از مردم در سال ۲۰۰۵، مارکس به عنوان بزرگترین متفکر قرن بیستم شناخته شد.
انگلس
فریدریش انگلس (۲۸ نوامبر ۱۸۳۰ - ۵ اوت ۱۸۹۵) که از کودکی و نو جوانی علیه فقر و بی عدالتی عصیانگری خستگی ناپذیر بود، در انگلستان، به زندگی کارگران و زحمتکشانی که سرمایهداری در پروسه تولید و جامعه شیره جانشان را میمکید، راه یافت، از نزدیک وضع فلاکت بار و غیر قابل تحمل آنها را لمس نمود. او در سال ۱۸۴۴ تحقیقات خود را به صورت کتاب در نقد اقتصاد سیاسی، منتشر نمود که مارکس آن را اثری بدیع ارزیابی نمود. او پس از آشنائی با مارکس در فرانسه، ایدهسولوژی آلمانی را تدوین نمودند و ۱۸۴۸ مانیفست حزب کمونیست را نگاشتند. از آثار برجسته انگلس، فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمان، منشأ خانواده، مالکیت خصوصی، انقلاب و ضد انقلاب در آلمان و دولت و آنتی دورینگ میباشد. انگلس تمام ثروت خود را در کمک به خانواده مارکس و انترناسیونال اول خرج نمود و همچون مارکس به عنوان خادم و رهبر بی نظیر طبقه کارگر با زندگی وداع نمود