قطعنامه در بارۀ مسئلۀ ملّی

و. ا. لنین

هفتمين کنفرانس کشوری (آوريل) حزب کارگر سوسيال دموکرات (بلشویک) روسيه

٢٩-٢۴ آوريل (١٢-٧ مه) ١٩١٧

مالکان و سرمايه‌داران و خرده بورژوازی به منظور حراست از امتيازات طبقاتی خويش و ايجاد افتراق بين کارگران مليت‌های مختلف از سياست اعمال ستم ملی که ميراث حکومت و رژيم سلطنت است پشتيبانی می‌نمايند. امپرياليسم معاصر که به کوشش خود برای تابع نمودن ملل ضعيف می‌افزايد عامل جديد تشديد ستم ملّی است.

اگر بر انداختن ستم ملّی در يک جامعه سرمايه‌داری امکان پذير باشد، اين فقط هنگامی است که در کشور نظام جمهوری دموکراتيک پيگيری حکمفرما باشد که بتواند برابری تام و تمام حقوق کليۀ ملل و زبان‌ها را تأمين نمايد.

بايد حق جدايی آزادانه و تشکيل دولت مستقل برای کليۀ مللی که جزء روسيه هستند به رسميت شناخته شود. نفی اين حق و خودداری از اتخاذ تدابيری که اجرای آن را عملاً تضمين نمايد برابر است با پشتيبانی از سياست اشغالگری يا الحاق طلبی. فقط در صورتی که پرولتاريا حق جدا شدن ملل را به رسميت بشناسد همبستگی کامل کارگران ملل گوناگون تأمين گرديده و به نزديکی واقعاً دموکراتيک ملل کمک خواهد شد.

اختلافی که امروز بين فنلاند و حکومت موقت روسيه پيدا شده است به وضوح خاصی نشان می‌دهد که نفی حق جدائی آزادانه مستقيماً به ادامه سياست تزاريسم منجر می‌شود.

مسئله حق ملل به جدايی آزادانه را به هيچ وجه نمی‌توان با مسئله صلاح بودن جدايی فلان يا بهمان ملّت در فلان يا بهمان لحظه مخلوط نمود. اين مسئله را حزب پرولتاريا بايد در هر مورد جداگانه‌ای به طور کاملاً مستقل و از نقطه نظر مصالح تمام سير تکامل اجتماعی و نيز مصالح مبارزۀ طبقاتی پرولتاريا در راه سوسياليسم حل کند.

حزب خواستار خود مختاری وسيع منطقه‌ای، الغاء نظارت از طرف مقامات بالا و الغاء زبان اجباری دولتی و نيز خواستار آن است که تعيين حدود مناطق خود مختاری که خود اداره امور را در دست دارند بر اين اساس انجام يابد که خود اهالی محل شرايط اقتصادی و معيشتی و ترکيب ملّی اهالی و غيره را در نظر گيرند.

حزب پرولتاريا با اصطلاح «خود مختاری فرهنگی ملّی»، يعنی خارج ساختن ادارۀ امور مدارس و غيره از صلاحيت دولت و واگذاری آن به اختيار مجلس ملّی را جداً رد می‌کند. خود مختاری فرهنگی ملّی کارگرانی را که در يک محل زندگی و حتی در بنگاه‌های واحدی کار می‌کنند، بنابر تعلق آنها به فلان يا بهمان «فرهنگ ملّی» به طور مصنوعی از يکديگر جدا می‌نمايد، يعنی ارتباط کارگران را با فرهنگ بورژوازی ملّت‌های آنان تقويت می‌کند و حال آنکه وظيفۀ سوسيال دموکراسی اين است که فرهنگ بين المللی پرولتاريای تمام جهان را تقويت کند.

حزب خواهان آن است که در قانون اساسی اعلام گردد که هر گونه امتيازی متعلق به هر ملّتی که باشد و هر گونه تخطی نسبت به حقوق اقليت‌های ملّی بلا اعتبار است.

منافع طبقۀ کارگر ايجاب می‌کند کارگران کليه مليت‌های روسيه سازمان‌های پرولتری واحدی داشته باشند: اعم از سياسی، اتحادیه کارگری، مؤسسات آموزشی کئوپراتيوی (همکاری) و غيره با یکدیگر متحد گردند. فقط يک چنين درآميختگی کارگران مليت‌های گوناگون در سازما‌ن‌های واحد است که به پرولتاريا امکان می‌دهد عليه سرمايۀ بين المللی و ناسيوناليسم بورژوايی پيروزمندانه مبارزه نمايد.

لنین

ولادیمیر ایلیچ لنین (تولد ۱۹۲۴ درگذشت ۱۸۷۰) فعالیت سیاسی و حرفه‌ای خود را از سال ۱۸۹۳ که به پترزبورگ رفته بود آغاز کرد. پترزبورگ شهری بود صنعتی که هزاران کارگر در کارخانجات مختلف استثمار می‌شدند و روزگار بر رنجی را میگذراندند. به این جهت جنبش چپ قدرتمند بود و شخصیت‌های برجسته‌ای مثل پلخانف در آن جنبش مشغول بودند. او در ۱۸۹۳ به جرم فعالیت سیاسی دوباره دستگیر شد. بار اول زندانی گردید و بار دوم برای مدت سه سال به سیبری تبعید شد. در این تبعیدگاه بود که لنین توانست بعضی از آثار خود را خلق کند و با نادرژدا کرویسکایا که او هم در جنبش چپ فعال بود، ازدواج نماید. او پس از مراجعت دوباره به پترزبورگ همراه همسرش مجبور شد روسیه را به قصد سوئیس ترک نماید. در آن جا روزنامه ایسکرا را که ارگان رسمی سوسیال دموکرات‌های روسیه بود انتشار دادند. در ۱۹۰۲ کنگره دوم حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه در لندن برگزار گردید. در این کنگره مبارزه شدیدی بین منشویک‌ها و بلشویک‌ها بر سر مسئله انقلاب قهرآمیز و یا اعمال رفرم در جامعه جریان داشت. پس از انشعاب در جنبش سوسیال دموکراسی روسیه در ۱۹۱۲،  بلشویک‌ها به فعالیت سازمانی مخفی و منسجم رو آوردند و خود را برای انقلاب قهرآمیز علیه تزاریسم آماده می‌کردند.
جنگ جهانی مصیبت‌های غیر قابل تحملی را برای زحمتکشان روسیه به همراه آورد. مبارزات مردم رادیکال می‌شد و طبقه کارگر و دهقانان انقلابی که در رأس آن‌ها حزب بلشویک به رهبری لنین قرار داشت در فوریه ۱۹۱۷ تزار نیکلای دوم را به زیر کشیدند و یک دولت موقت در روسیه استوار شد که دوماً مجلس این دولت بود.
لنین در آوریل ۱۹۱۷ به روسیه بازگشت و برای پیش رفت جنبش تزهائی را طرح نمود که به تزهای آوریل معروفند. او با این تز‌ها ساختار حزب را دگرگون نمود و برای شرایط جدید مناسب ساخت.
دولت موقت که به عنوان دولتی دموکراتیک به وجود آمده بود در گامهای بعد به سرکوب کارگران پرداخت و سعی نمود مبارزه کارگران، دانشجویان و دیگر زحمکشان شهر و ده را خونین سرکوب کند.
انقلاب سوسیالیستی روسیه در جریان مبارزه با رفرمیسم، رادیکالیسم چپ و تروتسکیسم پیروز شده. در دسامبر ۱۹۱۷ بلشویک‌ها جهت تحکیم قدرت خود قرار داد برست-لیتوفسک را با آلمان و اتریش امضاء کرد.
۱۴ دولت امپرییالیستی و نیروهای مخالف بلشویسم، تجهیز شدند. ارتش سرخ  توانست در سال ۱۹۲۰ نیروهای سیاه را درهم بکوبد و گامی بلند سوسیالیسم را در جهان به عنوان نظامی آلترناتیو مطرح سازد. لنین در سال ۱۹۱۸ توسط یک تروریست به شدت زخمی شد و در سال‌های بعد بیماری بر او غالب گردید. زندگی پرماجرا، پرفعالیت، افتخار آمیز لنین در ۱۹۲۴ به پایان رسید ولی افکار داهیانه و انقلابی او هنوز راهنمای انقلابیون راستین کمونیستی است.

مصاحبه در مورد عرفان مولوی

مصاحبه در مورد محیط زیست

مصاحبه در مورد فاشیسم